از وصول آبهاي رهاسازي شده به درياچه اين رهاسازي در فصل زمستان و پا اوايل بهار صورت گيرد تا از استفاده غيرمجاز زارعين جلوگيري و بدون تبخير به درياچه سرازير شود ضمناً با استفاده از كليه ماشين آلات راهسازي استانها در محلهائي كه عرض رودخانه باز و آب رودخانه پخش و به هدر ميرود مسير رودخانهها بازگشايي و در انتقال آب رودخانه به درياچه تسريع و ازهدر رفتن آبها جلوگيري شود و تا احياي درياچه از آبگيري سدهاي تازه احداث ممانعت بعمل آيد. آنچه مسلم است سازمان كشاورزي استانها نيز ميبايستي همكاري لازم را در تأمين حداقل آب مورد نياز زارعين و كشاورزان با مسئولين سازمان آب منطقهاي معمول داشته و زارعين و كشاورزان را از عواقب خشكيدن درياچه آگاه و به آنان تفهيم نمايند كه در صورت خشكيدن درياچه و لواينكه آب كشاورزي هم وجود داشته باشد زمين آنان شورهزار و كشاورزي و زراعت آنان هم از بين خواهد رفت فلذا ميبايست زارعين و باغداران همكاري لازم را معمول و از طريق استفاده مكانيزه از منابع آب حداكثر صرفهجويي را بنمايند.
2- طرحهاي ميان مدت جهت نجات درياچه: الف – باردار نمودن ابرها: همانطوريكه پيش بيني گرديده با افزايش ميزان بارندگي علاوه بر تأمين قسمتي از آب مورد نياز درياچه، موجب اصلاح اكوسيستم منطقه و بهبود اقتصادي زارعين خواهد بود. قابل ذكر است كه نزول باران در آذربايجان، كردستان در اوايل پائيز و اواسط بهار و اوايل تابستان براي به ثمر رسيدن محصولات زارعين و سرسبزي مراتع براي تأمين علوفه دامداران نقش به سزائي دارد فلذا در صورت ايجاد چندين روز بارندگي در زمانهاي مذكور ضمن تضمين رشد و توسعه اقتصادي زارعين و دامداران كه به تبع موجب رشد فرهنگي آنان نيز خواهد گرديد موجبات احياي مراتع و جنگلهاي منطقه فراهم خواهد شد. ب- انتقال آب از حوضههاي آبريز آذربايجان از جمله طرحهاي ميان مدت جهت تأمين آب درياچه ميتواند باشد كه در اين ميان انتقال آب مازاد بر مصرف رودخانههاي قطور –الند – ساري سو در پائين دست سد آغ چاي و سد ارس و همچنين رودخانه پلدشت قبل از ورود به سد ارس در قسمت شمالي درياچه و انتقال آب از رودخانه ذاب در غرب درياچه و انتقال آب مازاد رودخانة آي دوغموش، قرانقو رودخانه ميانه و قزل اوزن از منطقه ميانه ميبايست سريعاً تحت مطالعه و اقدام قرار گيرد آنچه مسلم است براي نجات يك منطقه با حداقل هفت ميليون نفر جمعيت نياز به همت و عزم كليه مسئولين سازمانهاي ذيربط منطقه ميباشد والادر اين ميان از دست ملت كاري بر نميآيد مگر اينكه كار بر دست ملت باشد و آنوقت باچنگ و دندان هم باشد آبراهي باز نمايند و درياچه را سيراب كنند.
3-طرحهاي دراز مدت : جهت نجات حتمي درياچه كه موجب شكوفائي آذربايجان خواهد گرديد انتقال آب از درياي خزر تنها گزينهاي است كه سرمايهگذاري بر اجراي اين طرح برگشت سرمايه را دربر خواهد داشت اگرچه برخي از مسئولين اجراي چنين طرحي را به لحاظ تفكرات خود ناممكن ميپندارند ولي پيشنهاد انتقال آب از درياي خزر به درياچه اروميه بهترين گزينة ممكن جهت نجات درياچه اروميه و جلوگيري از هر گونه بحرانهاي آبي منطقه از نظر آب مشروب و آب كشاورزي در آتيه خواهد بود. اجراي طرح انتقال آب از درياي خزر با وجود تكنولوژيهاي موجود از نظر پمپاژ و لولههاي حجيم كاملاً مقدور بوده و اجراي چنين طرح از چندنظر به صلاح و صرفه منطقه ميباشد: الف- بجاي اينكه آب شيرين رودخانهها به درياچه اروميه منتقل گردد از آب شيرين مزبور در توسعه كشاورزي و صنعت استفاده ميشود. ب- سرمايهگذاري پراكنده در چندين نقطه متعدد و مديريت نگهداري آنها امري استدشوار مضافاً باينكه نوسان بارندگي سالانه و كم بودن آب رودخانه خشك ساليها امكان بروز مشكلات و هدر رفتن سرمايهگذاريهاي انجام شده را دو چندان مينمايد. ج- استفاده از آب رودخانهها و برداشت از آب زارعين و كشاورزي موجبات درگيري با مردم را فراهم خواهد نمود. انتقال آب از درياي خزر داراي فرايند مثبت به منطقه علاوه از احياي درياچه و محيط زيست بشرح زير خواهد داشت. 1- مضرات بندهاي سه گانة مذكور منتفي خواهد بود. 2- در مسير انتقال آب در سرازيريهاي مسير امكان نصب توربينهاي آبي و ايجاد نيروگاه و توليد برق جهت استفاده در ايستگاههاي پمپاژ آب مقدور خواهد بود. 3- در مسير انتقال آب امكان احداث درياچههاي مصنوعي در مناطق اردبيل، سراب، هريس بمنظور پرورش آبزيان و اردكو غاز و استفادههاي تفريحي و توريستي ميسر ميگردد. 4- استفاده از آب انتقالي در بعضي از كارخانجات واقع در مسير انتقال آب و همچنين امور زراعي خاص از ديگر مزاياي انتقال آب از درياي خزر ميباشد. 5- با احياي درياچه اروميه امكان پرورش مجدد آرتميا كه ميتواند سالانه ميليونها دلار از صادرات آن عايد دولت گرداند مقدور گرديده و موجب رشد و توسعه اقتصادي منطقه فراهم خواهد شد. 6- با احياي درياچه اروميه و ايجاد زير ساختهاي گردشگري، شهرهاي بندري درياچه رونق يافته و با جلب توريستهاي داخلي و خارجي امكان ايجاد مشاغل براي سيل بيكاران ميسر خواهدشد. البته انجام كارهاي بزرگ مردان بزرگ ميطلبد و الا آدمهائي مثل ما چگونه ميتوانند چنين طرحهاي معظم را در مغز خود به پرورانند. حتماً آناني كه انجام چنين طرحها را غير ممكن ميدانند اگردر زمان فراعنه مصر پيشنهاد احداث اهرام ثلاثه مصر را با آن سنگهاي چندين تني ميشنيدند باز هم مثل حالا بر سر خود زده ميگفتند غير ممكن است و وا مصيبتا ولي مبينيم كه اراده مردان بزرگ اهرام ثلاثه را بوجود آوردند و هزاران سال بعد امروز نيز به محل درآمد مردم مصر تبديل شده است. بقول معروف هنوز مركب پيشنهاد انتقال آب از درياي خزر به درياچه اروميه خشك نشده انتقال آب از درياچه خزر به كوير سمنان مطرح گرديده است. عبور آب از سلسله جبال مرتفع البرز و رساندن آب به كوير سمنان به هيچ وطن دوست سمناني غير ممكن بنظر نميرسد چون خواستن توانستن است. براي انجام هر كاري سه عامل مهم لازم است. 1- تفكر ، 2- اراده عمل، 3- پول اگر بندهاي يك و دو باشد بند 3 بالاخره قابل تأمين ميباشد. براي رساندن آب از خزر به كوير سمنان از سلسله جبال چند هزار متري البرز الحمداله هر سه عامل مهياست. ولي براي انتقال آب از گردنه حيران كه بقول آقايان فقط 1900 متر ارتفاع دارد اين امر غيرممكن تلقي شده و در روزنامهها هم با آب و تاب نشر ميگردد و در اينجا لازم است نظر آناني را كه انتقال آب از درياچه خزر راغير ممكن ميدانند به موارد زير جلب شود: 1- اگر بر فرض انتقال آب از گردنه حيران تصويب شود مگر خط لوله آن از خط الرأس كوه حيران عبور خواهد نمود. آنچه مسلم است پس از مطالعه و مسيريابي با حفر تونل در ارتفاع و محل مناسب ميتوان از ارتفاع پمپاژ كاست و ارتفاع 1900 متري را به 1500 متر كاهش داد. 2- براي انتقال آب از شعبات كارون به اصفهان كوهرنگ 4 بطول 265 كيلومتر اجرا كه تنها 16 كيلومتر آن تونل حفر گرديده وآبي به عظمت يك رودخانه به منطقة اصفهان متقل شد حتماً اگر پيشنهاد اجراي چنين كاري را به مسئولين آذربايجان ميدادند كلمه لا و غير ممكن را به ضريب N ميگفتند سنگ هزينه زياد دارد و بر سينه مي زدند در اينجا بايد به مسئولين اصفهاني آفرين گفت كه چنين مصمم كارهاي بزرگ و زير بنائي را براي پيشرفت منطقة خودانجام ميدهند. 3- مشكلترين مرحله انتقال آب از درياي خزر عبور از حيران و رساندن آب تا دره صائين ما بين نيرو سراب ميباشد. بديهي است پس از رساندن آب به درة صائين سراب كه كل طول آن حدود 150 كيلومتر بيشتر نميباشد بقيه مسير تا درياچه اروميه آب مسير طبيعي خود را ميتواند طي نمايد.
4- در خصوص هزينه اجراي طرح انتقال آب از خزر به اورميه مسئولين و نمايندگان بايد بدانند كه اعتبار آن از همانجا بايد تأمين شود كه هزينه كوهرنگ 4 و پل ما بين بندر عباس و جزيره قشم تأمين ميشود. آنچه پس از خشك شدن درياچه بر سراين مردم در مرحله اول و بر سر مسئولين دولت در مرحله بعدي خواهد آمد قابل تأمل وتوجه است. الف- طوفانهاي نمكي زندگي و ممر معاش يعني زمين و زراعت و باغات آنان را نابود خواهد نمود البته كه آقايان مسئولين با دريافت حقوق ودستمزد خوش خدمتي خود در ساير نقاط خواهند آرميد ولي آنانكه در ورطه بدبختي غوطهور خواهند بود مردم عامه ميباشند كه نه راه پيش دارند و نه راه پس. ب- ابتلاء به انواع بيماريها و اجبار دولت و مقامات بهداشتي و درماني به مداواي آنان وتهيه بيمارستانها و محلهاي بهداشتي و درماني، هزينههاي گزافي به دولت تحميل خواهد نمود. اگر به نرخ امروزي حداقل هزينه درماني هر نفر در محدودة حريم 300 كيلومتر درياچه را در يك دوره 5 ساله تنها يك ميليون تومان در نظر بگيريم توجهاً به جمعيت هفت ميليوني ساكن در محدودة خط قرمز مبلغي حدود 7000000000000 تومان خواهد بود كه سواد رياضي ماها قادر به خواندن آن رقم نميباشد. آنوقت است كه تنگ نظران و آناني كه امروز هزينه انتقال آب از خزر را زياد ميدانند با درك هزينههاي گزاف آتي حتماً كه سكته خواهند نمود. ج – مشكلات اقتصادي و سياسي و اجتماعي بخصوص شهر تهران كه خود در حال انفجار ميباشد و دولت عاجز از حل مشكلات آن است از ديگر پيآمدهاي خشكيدن درياچة اروميه ميباشد. ولي انسان عاقل علاج واقعه را قبل از وقوع مينمايد. در جاي جاي دنيا كه دولتها براي بدست آوردن يك وجب خاك حاصلخيز هزاران دولار سرمايهگذاري جاني و مالي ميگذارند در حاليكه دولتها تنها براي راحتي و حفظ سلامتي مردمخود و ايجاد تسهيلات اياب و ذهاب آنان با ساختن هزاران متر تونل و پل معجزه ميآفرينند موجب شرمندگي مسئولين خواهند بود كه براي حفظ هزاران كيلومتر مربع از خاك وطن و نجات زندگي ميليونها انسان اينگونه بيتفاوت در جاي خود به نشينند و حتي كه كشان هم نگزد آنچه به نظر خوانندگان محترم رسيد كه انتظار دارد به هر نحوي به سمع و نظر مسئولين و دلسوزان محترم نيز برسد نه خواب و خيال است و نه روياهاي آنچناني بلكه واقعيات تلخي است كه در انتظار ملت مشغول و عافل و آرميده و غلطان در مشكلات روزمره مي باشد و حال مسئولين كشوري و استاني هستند كه ميتوانند با تحقق پيشنهادات ارائه شده نامي ماندگار تا ابد از خود به يادگار و در تاريخ كشور ثبت نمايند. سعد يا مرد نكو فام نميرد
هرگز مرده آنست كه نامش به نكوئي نبرند
گؤنده ر بؤلوم لر: اورمو گؤلو حاققينداNews of Lake Urmia